آیین رونمایی از کتاب «اردک دیوانه»؛ روایتهایی از ۱۲روز جنگ اسرائیل علیه ایران به قلم «حامد هادیان» که از سوی انتشارات بهنشر روانه بازار شده در مؤسسه فرهنگی قدس برگزار شد. در این مراسم که با حضور حامد هادیان؛ نویسنده کتاب، سحر امامی؛ مجری حماسهآفرین رسانه ملی و جمعی از مدیران فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، مسعود فرزانه، مدیرعامل انتشارات بهنشر درباره ماجرای شکلگیری این مجموعه روایت گفت: مهمترین اصل پس از هر جنگ و معرکهای روایت آن است و برای ما روایتگری صحیح و معتبر موضوعیت دارد.
او با بیان اینکه کتاب «اردک دیوانه» حاصل مشاهدات عینی حامد هادیان از ۱۲روز جنگ تمدنی تمام قدرتهای زورگوی جهان علیه ایران است، گفت: آقای هادیان که سالها جنگ را از بیرون روایت کرده بود، در این کتاب دیگر ناظر نبود بلکه بخشی از میدان شده بود.فرزانه افزود: برای ما مهم بود که گزارش ارائه شده از جنگ، کامل و جامع باشد و ۲۲ گزارش این کتاب دربرگیرنده بیشتر مؤلفههای تأثیرگذار در جنگ یا وقایع مهم آن است از جمله نقش بیبدیل رهبر معظم انقلاب اسلامی در مدیریت و تدبیر بحران، توجه به امر رسانه، داشتن محمد عفیفها در معرکه و فریاد اللهاکبر خانم سحر امامی در ساختمان جامجم.
آزمون سختی پیش رویم بود
سحر امامی، مجری و گوینده خبر صدا و سیما که با رجزخوانی تاریخیاش در زمان بمباران ساختمان شیشهای در پخش زنده، ورق جنگ را در معرکه روایتها برگرداند، در سخنانی گفت: کتاب «اردک دیوانه» روایت ۱۲روز از ترسها، شجاعتها، ایثارها، پدرانگیها، مسئولیتها، تعهدها، مادرانگیها و بدرقههاست.
این گوینده و مجری بحران افزود: اجراهای من از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ به شکل دیگری انجام شد. من ۱۸ سال کارمند صدا و سیما هستم و همیشه در بحرانها و موقعیتهای حساس روی آنتن بودم ولی این وضعیت از نیمه شب ۲۳ خرداد برای من جور دیگری رقم خورد و مالامال از تعهد، ترس، عشق به وطن، حس مادرانگی، وابستگی به خانواده و احساسات متفاوتی شدم. وقتی این کتاب را خواندم، خودم را در خط به خط این کتاب دیدم. امامی با تأکید بر اهمیت رسانه و اتفاق تاریخی حمله به ساختمان صدا و سیما اظهار کرد: عشق به خانواده و فرزند بر کسی پوشیده نیست اما جایی باید برای وطن و دیگری تصمیم گرفت تا آرامش را به مردم هدیه بدهیم و آزمون بسیار سختی بود.او اضافه کرد: میدانستیم که ساختمان شیشهای مورد هدف قرار میگیرد، در جلسهای گفتم به اینکه چگونه من را از زیر آوار بیرون میآورند و مرگ من به چه شکلی خواهد بود، فکر کردهام و در دقایق پایانی نزدیک به حمله، به فرزندانم زنگ زدم تا صدایشان را بشنوم.امامی گفت: برایم سخت بود که تصمیم بگیرم برای وطن، از حس مادرانگی و همسریام فاصله بگیرم اما همه چیز برای این صحنه از سوی دشمن چیده شده بود تا مردم ایران را بترسانند و از طریق آنتن زنده، وحشتآفرینی کنند اما چه میشود که یک انسان از احساس مادرانگی و حس ترس فاصله میگیرد، میماند و تصمیم میگیرد پای کشورش بایستد. این احساس مشترک در میان مادرهاست که نمیشود از فرزند فاصله گرفت پس باید معجزهای اتفاق بیفتد که برای وطن بمانی، بجنگی و بهترین کلمات در پراضطرابترین موقعیت بر زبانت جاری شود.او باور دارد که ابزاری برای معجزه خداوند بوده تا حقانیت حقیقت جمهوری اسلامی و غیرتمندی مردمان این سرزمین را بار دیگر زنده کند.امامی با بیان اینکه اللهاکبر صدای ملت ایران است، یادآور شد: دشمنان اسلام در تلاش هستند فضای امنی که در سایه رهبر معظم انقلاب اسلامی و به پشتوانه جانفشانیهای نیروهای مسلح و مردم عزیز ایران ایجاد شده را خدشهدار کنند پس باید از روایتهای صادقانه مراقبت کرد و زیر سایه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، اتحاد داشت.
جنگها با روایتها، آغاز و پایان مییابند
محسن هوشمند، رئیس مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی نیز با بیان اینکه مسئله روایت جنگ از زاویهای که کمتر روایت شده و مغفول مانده روایتهای مردمی بوده که بسیار مهم است، گفت: مهمترین مضمونی که در این کتاب دیده میشود مظلومیت روایت جنگ است که ورود به آن اهمیت دارد.
او نقطه عطف و مهمترین لحظه این جنگ را لحظه فریاد مقتدرانه اللهاکبر خانم امامی روی آنتن زنده تلویزیون در زمان بمباران ساختمان جامجم دانست و افزود: ما در آن روزها در حرم مطهر رضوی مشغول کارهای سنگینی بودیم و به دلیل آسیبهای زیرساختی برای رسانه ملی، تلاش میکردیم در حد بضاعت کمک کنیم. با اینکه مشهد فاصله قابل توجهی با میدان جنگ داشت اما پس از جنگ یکی از علما به ما گفتند دعای توسلی که هر روز از حرم مطهر امام رضا(ع) پخش میشد نقش کلیدی در پیروزی مردم ایران در جنگ داشت.او با بیان اینکه معمولاً جنگها برای ما قصه تمام شده است اما با گذشت ۳۶ سال از دفاع مقدس، همچنان از آن روایت میشود، گفت: چند سؤال پرتکرار درباره همه جنگها پرسیده میشود که چه کسی جنگ را شروع کرد؟ کدام طرف پیروز میدان شد؟ کدام طرف ظالم و کدام مظلوم هستند؟ همه اینها نشاندهنده اهمیت روایت جنگ است چون در جنگهای نوین، برنده و بازنده مطلق وجود ندارد و اساساً این روایتها هستند که تعیین میکند چه کسی پیروز شده یا شکست خورده است.رئیس مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی اضافه کرد: نویسنده در این کتاب مینویسد که جنگ با موشک شروع میشود و با روایت تمام میشود اما من میگویم جنگ ۱۲روزه با روایت آغاز میشود. از چند ماه پیش از آغاز جنگ، دشمن کارش را در میدان روایت آغاز کرده بود تا افکار عمومی جامعه ما را با خودش همراه کند.او با اشاره به کارکردهای جنگ روایتها گفت: نخستین مسئله در این باره مشروعیتآفرینی و جلب حمایت است چون تعیینکننده طرف پیروز در بعد بینالمللی است و ما در این بعد، پیروز جنگ روایتها بودیم چون در افکار عمومی جهان، تعریف جریان مقابله حق و باطل در منطقه به نفع ما بود.هوشمند با بیان اینکه روایت جنگ، حافظه تاریخی جنگ برای عبرتآموزی در آینده است، گفت: برای روایت جنگ، زوایای مختلف سیاسی، نظامی، خدمترسانی و... وجود دارد ولی زاویه روایت مغفول مانده، روایت مردم درگیر جنگ است که شاید در خط مقدم معرکه نباشند اما متأثر از جنگ هستند. در این کتاب، نویسنده از منظر یک خبرنگار جنگ، آنچه بر مردم گذشته را روایت میکند.
او تأکید کرد: امروز به یک شبکه روایت مردمی نیاز داریم و باید آثار بیشتری در قالبهای نوشتاری و تصویری در این باره تولید شود تا در میانه دعوای روایت مظلوم و روایت مقتدر، در نهایت روایتی عینی از جنگ داشته باشیم. البته زمان این شکل از روایتگری در میانه جنگ نیست بلکه رسانه ملی در میانه جنگ وظیفه دارد که از منظری مقتدرانه و حماسهآفرین روایتگری کند ولی الان زمان آن رسیده که روایتهای عینی از جنگ داشته باشیم.
به گفته هوشمند، جنگ روایتها پس از پایان جنگ ۱۲روزه شروع شده و معلوم نیست تا کی ادامه دارد بنابراین باید مواجهه آگاهانهای با مسئله روایتگری جنگ داشته باشیم.
در پایان مراسم از کتاب «اردک دیوانه» رونمایی و پوستر آن توسط میهمانان برنامه امضا شد.
نوشتن، کاری بود که از دستم برمیآمد
حامد هادیان، نویسنده کتاب «اردک دیوانه» که در جنگهای مختلف منطقه از کییف اوکراین گرفته تا بیروت لبنان به عنوان خبرنگار و مستندساز حضور داشته است، در گفتوگو با خبرنگار ما درباره انتخاب عنوان کتاب «اردک دیوانه» توضیح داد: در دهه ۶۰ که تهران را بمباران میکردند، پسر بچهای بودم که همراه مادرم به پناهگاه میرفتیم و در آنجا با مادرم سایهبازی میکردیم که یکی از شخصیتهای آن بازی، «اردک دیوانه» بود، نام کتاب را از اینجا انتخاب کردم.
وی با اشاره به دشواریهای تولید این کتاب در پنج ماه که حاصل یک کار گروهی خوب در بهنشر بوده است، گفت: شاید این دغدغه برای بسیاری از ما باشد که در زمان جنگ، هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم. یکی از روایتهای کتاب درباره هتلی در سمنان است که مالک آن هتل تصمیم میگیرد از میهمانان تهرانی که به آنجا آمدهاند، هیچ پولی نگیرد، آن آدم در آن موقعیت چنین کاری از دستش برآمده بود و نوشتن این کتاب هم کاری بود که از دست من برمیآمد.
او بیان اینکه دغدغه نوشتن این کتاب از همان روز اول جنگ بوده، خاطرنشان کرد: ما در ایران به دلایل مختلف، ارزش بسیاری از این اتفاقها را از دست میدهیم و جنگ ۱۲روزه درد و دغدغه همه مردم ایران فارغ از نگاه و جناح سیاسی بود چون در آن روزها همه احساس میکردند باید از وطنشان دفاع کنند، این اتفاق و اتحاد باید روایت میشد.هادیان درباره مواجهه رسانههای رسمی به ویژه رسانه ملی با اتفاقات جنگ اسرائیل علیه ایران گفت: تجربه جنگ ایران و عراق نشان میدهد در آغاز جنگ، فضای خبررسانی خوبی وجود داشت و عدهای از عکاسان و خبرنگاران در صحنه حضور داشتند ولی کمکم حضور رسانهها محو شد، گویی اعتقاد به رسانه از بین رفت. او که به عملکرد رسانههای رسمی و رسانه ملی در اطلاعرسانی اخبار و تحلیلها در جنگ ۱۲روزه نمره مردودی میدهد، تأکید کرد: ظرفیت رسانههای رسمی در آن دوره بسیار زیاد بود ولی اصلاً از قابلیتهای رسانهایشان استفاده نکردند به طوری که اعتبار و محبوبیتشان به دلیل عقب افتادن از شبکههای اجتماعی کم شد.این خبرنگار مستقل و آزاد درباره چالشهای نداشتن یک رسانه حامی گفت: تمام این مسیر پر از چالش و سختی است. خبرنگاری نیاز به زیرساخت مالی، امنیتی و ارتباطی دارد ولی رسانههای رسمی به دنبال قصههای جدید نیستند و میگویند سری که درد نمیکند را چرا دستمال ببندیم! بزرگترین چالش در عرصه، راه میانه برای از دست ندادن حمایتهای مالی و ارتباطی است.




نظر شما